پس از اختتامیه نهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، یکی از حواشی مربوط به اهدای طوبای زرین به « کاظم خراسانی » بود که گفته می‌شد اثر وی کپی اثر هنرمند ترکیه‌ای است. بر همین اساس نشستی برگزار شد تا این اتفاق بررسی شود.

مجتبی آقایی دبیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر اظهار داشت: دبیر جشنواره طبق اساسنامه این اختیار را دارد تا در مواردی که در فراخوان پیش بینی نشده است عمل کند و از همین رو به دنبال شائبه‌هایی که بعد از جشنواره تجسمی فجر ایجاد شد دو بیانیه صادر شد و این جلسه نیز در همین راستا برگزار می‌شود.

به نظر می‌رسد ساختار جشنواره در دوره‌های بعد باید برای موارد پیش‌بینی نشده اصلاح شود و شخصا بعد از جشنواره بیست و سوم موردهایی را یادداشت کرده ام که اگر در دور بعد در جشنواره بودم این موارد در ساختار جشنواره اصلاح شود و در غیر این صورت آنها را در اختیار دبیرخانه جشنواره قرار خواهم داد تا این اصلاحات صورت بگیرد.

باید گام‌های مهمی برای برگزاری دوره دهم جشنواره تجسمی که فصل تازه‌ای برای جشنواره تجسمی فجر است برداشته شود.

جمشید حقیقت شناس دبیر هنری نهمین جشنواره تجسمی فجر در ادامه صحبت‌های خود را با ذکر سوال هایی از کاظم خراسانی آغاز کرد و پیش از آن گفت: درباره اثر شما امروز یکسری سوال مطرح شده است. شما همراه اثرتان استیتمنتی ارسال کردید و قرار بود قبل از انتخاب یک نمونه از اثرتان به دست ما برسد که این اتفاق نیفتاد اما چون اثرتان ایده خوبی داشت آن را پذیرفتیم. شما گفته اید که اثر هنرمند ترکیه ای را قبل از خلق اثر دیده‌اید. سوال این است که آیا دقیقا از تصویر هنرمند ترکیه‌ای استفاده کردید؟ کی این اثر را دیده بودید؟ بین دیدن اثر و خلق اثر چه زمانی صرف شد؟ در واقع از زمانی که شما اثر هنرمند ترکیه‌ای را دیدید تا خلق اثر فرایندی را که طی شد برای ما توضیح دهید.

خراسانی در پاسخ به پرسش های مطرح شده گفت: من دوست داشتم زودتر جواب این سوال ها را بدهم و در این چند روز فشار روی من بسیار زیاد بود. من 22 سال است کارمند دولت هستم و 17 سال است تدریس می کنم. فوق لیسانس گرافیک و دکترای پژوهش هنر دارم. خانواده من هم پیشینه قوی در عرصه فرش دارند. دغدغه من خوانش متن فرش است و نه فرم. ما برای این جشنواره دو اثر ارائه دادیم. ساختار اثر اولی که ارائه دادیم و در جشنواره پذیرفته شد کوچ و گذر چهارپایان است. من دو ماه قبل از جشنواره اثر هنرمند ترکیه ای را دیده بودم اما نزدیک به چند روز طول کشید تا اثر را آماده و ارسال کنم. خیلی به این فکر کردم گلیم اصلی را روی زمین پهن کنم یا به شکل دیگر بصری ارائه دهم اما از نظر بصری روی خط افق تاکید داشتم و می خواستم فضای خالی پشت این حیوانات هم به چشم بیاید تا بتوانم حرکتی را که در اثر دیده می شود بیان کنم برای همین سراغ این فرم رفتم.

در اثر هنرمند ترکیه ای خوانش فرش اهمیت ندارد بلکه او فقط کادر و برش کادر برایش اهمیت دارد نه مبانی نظری هنری. من قبول دارم که استیتمنت را به سرعت نوشتم و در روزهای آخر مهلت فراخوان اثر را در سایت جشنواره بارگذاری کردم اما مشخص است در اثر من در لایه دوم اثر به جز کوچ خوانش دیگری هم وجود دارد که مبنی بر گذر از سنت به مدرنیته است. من یک درصد هم فکر نمی‌کردم این اثر رای بیاورد وگرنه شاید استیتمنت بهتری می‌نوشتم.

من فرم چهارپایان را سال 90 روی پایان نامه همسرم کار کردم (تصویر پایان نامه در این جلسه ارائه شد) حتی می خواستم جلوی اثر آیینه ای بگذارم تا خودبینی انسان هم دیده شود اما حس کردم دیگر این حرکت که مورد نظرم است و کوچ را نشان می دهد به چشم نخواهد آمد. ضمن اینکه من 12 دسامبر (22 آذرماه) پیامی به آقای کفشچیان مقدم دادم و توضیح دادم که فرم این اثر آماده است و من ایده را به آن اضافه کردم. عکسی هم از همان کار گرفتم و با یک فاصله مشخصی روی همان اثر هنرمند ترکیه ای کار کردم.

در ادامه حقیقت‌شناس با بیان اینکه یکی از مشکلات اساسی این است یک شتابی برای آماده کردن و ارسال کار به جشنواره وجود دارد و این به اثر آسیب زده است، گفت: شباهت ظاهری اثر شما با اثر هنرمند ترکیه ای به حدی زیاد است که امروز مشکل ساز شده است. گرچه کانسپت اثر شما چیز دیگری است اما به نظر می رسد زمان کافی برای معرفی این کانسپت نگذاشته اید. اگر شما به همین شیوه تدریس کنید که بسیار آسیب زاست. قبل از انتقال یک اثر هنری بر مبنای اثر هنرمند دیگر باید پروسه شخصی سازی صورت بگیرد. از شما خصوصا به عنوان یک استاد انتظار بیشتری می رود.

من با دیدن اثر هنرمند ترکیه ای احساس کردم در و تخته به هم می خورد و تنها از فرم این اثر استفاده کردم. ضمن اینکه هیچ جایی در فراخوان و بارگذاری اثر فضای این در نظر گرفته نشده بود که مثلا ذکر شود با اقتباس از اثر هنرمند دیگر.

آقایی در ادامه نشست بیان کرد: دو نکته به کار شما بسیار آسیب زد. شباهت چیدمان و حتی زوایای اثر نسبت به اثر هنرمند ترکیه ای در کار شما بسیار زیاد است. دوم اینکه ما در این جشنواره آثار گرته برداری شده زیاد داشتیم اما روی آنها حساسیتی نبود چرا که در استیتمنت به اثر اولیه ارجاع داده شده بو و چون منبع و مواخذ ذکر کردند حساسیت برانگیز نبود اما در اثر شما ارجاعی داده نشده بود و هیچ داوری نمی تواند بگوید همه آثار در گوشه و کنار دنیا را دیده است و امکان تطابق را دادیم. الان بسیاری از جشنواره ها قبل از اکران اثر آثار را روی سایت می گذارند تا اگر اعتراضی هست ذکر شود. تطابق عین به عین و اشاره نشدن به اصل اثر شائبه جدی ایجاد کرده است.

رضا یساولی در ادامه گفت: وقتی شما در جشنواره ای بین المللی شرکت می کنید این اصلا توجیه منطقی نیست که بگویید فضا برای اینکه من ذکر کنم اثر اقتباسی است وجود نداشته است. مثل این می ماند که من جلوی پارکینگ منزلم ننویسم لطفا پارک نکنید. مشخص است جلوی پارکینگ نباید خودرو خودتان را پارک کنید. در واقع این بی احترامی است به کسانی که از اصل اثر خبر نداشته اند. ضمن اینکه در حال حاضر فارغ از همه این مسائل یکی از نگرانی ها این است که هنرمند ترکیه ای بخواهد شکایت کند. ممکن است در حال حاضر برخی اظهارنظرها شخصی باشد اما نکته این است که اگر هنرمند ترک شکایت کند به آن رسیدگی می کنند.

در ادامه علی شیرازی  یادآور شد: اگر هنرمند به اثر هنرمند ترکیه ای ارجاعی می داد و این تغییرات را ایجاد می کرد در آن صورت بسیار جالب می شد اما به نظر می رسد الان این مساله قابل توضیح نباشد مگر اینکه از طریق دیگری وارد توضیح دادن قضیه شویم.

مهنوش مشیری نیز نظر خود را چنین بیان کرد: به همان اندازه کاظم خراسانی مورد اتهام قرار گرفته است که اعضای شورای هنری با این سابقه طولانی این اتهام به سمتشان است. فرش به طور کلی از متن و حاشیه تشکیل شده است. فقط در گبه ها ما حاشیه نداریم که به طور ضمنی مرزی که آن گبه را از محیط پیرامون جدا می کند می شود حاشیه گبه. اثر شما یک حاشیه دارد و یک متن. از متن اثر شما چهارپایان بیرون می زنند که این البته اتفاق عجیب و جدیدی نیست. نکته اما این است که هنرمند ترکیه ای روی یک فرش با هویت شرقی کار کرده و برای شما موتیف های گلیمی که استفاده کردید مهم بوده است و این تفاوت کار شما با آن هنرمند است. اما سوال من این است اگر یکی از شاگردان شما بیاید عینا اثر شما را بردارد و به جای چهارپایان درختان این گبه را جدا کند و بگوید استاد من از اثر شما خوشم آمد و رویش کار کردم شما به او چه جوابی می دهید؟

خراسانی در پاسخ به مشیری گفت: یکی از روش های ایده یابی که من سر کلاس هایم به شاگردانم درس می دهم تعمیم پذیری است. این اثر من دقیقا کار هنرمند ترکیه ای نیست. من یک چیدمان ارائه دادم و مفهوم اثر برایم اهمیت داشت اما اگر کسی عین مفهوم اثر من را ارائه بدهد می شود کپی.

وی در پاسخ به اینکه پیش از این کار چیدمان انجام داده بود یا نه، گفت: من 13 سال پیش یک کار چیدمان ارائه دادم اما 304 تیراژ از مجسمه های من در مشهد و جاهای دیگر در سطح شهر وجود دارد. ضمن اینکه من 54 مقام در جشنواره های گوناگون به دست آورده ام.

سید نظام امامی فر با طرح این پرسش که به نظر خودتان میزان تاثیرپذیریتان از اثر هنرمند ترک چقدر بوده است صحبت های خود را پی گرفت.

خراسانی بیان کرد: با تاکید بر اینکه برای من فرم مهم بوده است و نمی شود از نظر ظاهری تاثیر از ظاهر اثر دیگر را وجب گرفت اما خودم این تاثیر را 50 به 50 می بینم.

در ادامه نشست بهروز دارش با تبریک به کاظم خراسانی و تاکید بر این نکته که این اثر را به هیچ عنوان کپی نمی داند اما به نظر نهایی شورای هنری احترام می گذارد اظهار کرد: شما اثر هنرمند ترکیه را برداشته اید و به جای دیگری برده اید. حتی به او نشان داده ای اگر در اثرت یک کاروان می گذاشتی بهتر بود. تکامل در عرصه هنر به همین معناست. اول کسی یک کاری می کند و در ادامه هنرمند دیگری آن را تکمیل می کند. مردم باید تقلید کنند تا بتوانند جلو بروند.

کفشچیان مقدم نیز با تاکید بر اینکه این اثر را کپی نمی داند، بیان کرد: مشکل این است که یک عده برای مصاحبه به شورای هنری دعوت شدند و ما حتی در بسیاری از موارد به هنرمندها کمک کردیم ایده خود را بهتر پیاده کنند. در مورد اثر آقای خراسانی متاسفانه این اتفاق نیفتاد.

یساولی با بیان اینکه اگر بخواهیم خیلی اصولی تر نتیجه بگیریم باید در واقع هنرمند ترکیه ای هم اینجا می بود و صحبت های او را هم می شنیدیم که البته این امکان پذیر نیست گفت: من در توانایی های آقای خراسانی که رزومه خود را گفتند و حتی آثارشان را نشان دادند شکی ندارم و احترام می گذارم اما در حال حاضر یک بحث اخلاقی نیز مطرح است. وی به عنوان یک معلم دارند بحثی را باب می کنند که به نظر خطرناک می رسد. دنیا آثار ما را رصد می کند. شاید تا مرحله انتخاب اثر از آن دفاع کنم اما به عنوان اثری که برگزیده شده نمی توانم از این اثر دفاعی بکنم.

کفشچیان مقدم در ادامه نشست با اشاره به صحبت های خراسانی مبنی بر اینکه به او اعلام شده بود «بیس» این اثر آماده است، گفت: این را بعدها هم آقای خراسانی به من گفت اما من این پیام را ندیده بودم و بعدا دیدم که چنین پیامی در 12 دسامبر به من زده شده است. اما به نظرم بخشی از این مساله به مسئولیت ما به عنوان شورای هنری باز می گردد و نباید از زیر بار آن شانه خالی کنیم. بله ما علم غیب نداشتیم اما این بد است که ما در جریان هنر معاصر دنیا نباشیم. من شخصا مسئولیت بخشی را که به عهده من است قبول می کنم.

من از آقای خراسانی می پرسم وقتی کار می کند اصالت برایش ساختار است یا ایده و مفهوم. اگر شما ایده گرا هستید و ساختار برایتان اصالت ندارد باید با قدرت این باور را بیان کنید و بگویید هنرمند ترکیه ای فرمالیستی کار کرده و اثر من ایده گراست. باید مشخص باشد شما در چه حوزه ای کار می کنید. آیا در حوزه سنتی کار خود را می بینید یا مدرنیته و یا پسامدرن. چون معیار سنجش اثر شما بر اساس هر کدام از آنها یک جواب متفاوت خواهد داشت. اگر بگویید خوانش اثر من در فضای مدرنیته است در آن صورت بحث اصالت ها پیش کشیده می شود. اگر در حوزه پسامدرن باشد دیگر ساختار کنار می رود و ایده مطرح می شود.

کفشچیان مقدم در ادامه با انتقاد از دبیرخانه جشنواره نیز گفت: دبیرخانه از این منظر که فرصت سرچ آثار را پیش بینی نکرده مقصر است. حداقل می شد 10 اثر برگزیده را رصد کرد. اما صحبت اصلی من این است که ما چرا با تاخیر نسبت به جریان روز دنیا در حال حرکت هستیم؟ چون می ترسیم تصمیمات قطعی شجاعانه بگیریم. می ترسیم مانند آقای دارش با جرات بیان کنیم این اثر کپی نیست. باید بحث حقوقی را از بحث هنری جدا کرد وگرنه خطرناک می شود. این اثر به گمان من گرچه نشانه های ساختاری اش 85 درصد کپی است اما در نهایت اثر کپی محسوب نمی شود اما تبیین این نظر نیاز به ساعت ها بحث تئوریک دارد.

این اثر به گمان من گرچه نشانه های ساختاری اش 85 درصد کپی است اما در نهایت اثر کپی محسوب نمی شود اما تبیین این نظر نیاز به ساعت ها بحث تئوریک دارددارش نیز در ادامه گفت: اثر هنرمند ایرانی و هنرمند ترک در ادامه هم هستند. من این اثر را یک اثر بین رشته ای می بینم که چیزی به اثر هنرمند ترکیه ای اضافه و یک همکاری ایجاد کرده است. اگر هر اثری با شخص سومی برخورد نکند سوژه «دکارتی» می شود که تنها به خودش فکر می کند. من اساسا به این جشنواره دعوت شدم که چنین نگاه هایی را تشویق کنم. حالا منبع اثر را ابراز نکرده است که به نظر من ایرادی هم ندارد. اما در هر صورتی چه بگوییم این اثر کپی است یا نه تبعاتی خواهد داشت و اصلا دادن این نظر بحث سهل و راحتی نیست ولی نهایتا داوری وجود دارد و باید به نظر نهایی آن احترام گذاشت.

آقایی نیز با بیان اینکه ما در هر دو بیانیه پذیرفتیم ساختار این دو اثر به هم شباهت دارد، گفت: به نظرم بحث های تئوریک در حوزه هنر همپای این جشنواره رشد نکرده است. البته من به این معترض هستم که باید اثر به کار هنرمند ترکیه ای ارجاع داده می شد. خود آقای خراسانی به عنوان استاد دانشگاه هیچ مقاله ای را بدون ارجاع نمی پذیرد و هر چه ارجاعات بالاتر باشد آن مقاله اعتبار بیشتری دارد اما اینجا محکمه نیست اما مشخص است در همین جلسه هر کدام از اعضای شورای هنری نماینده یک نحله فکری هستند. من ممکن است نظر کسی را قبول نداشته باشم اما حق ندارم به آن نظر احترام نگذارم.

حتی اثبات دوپینگ در یک جدال ورزشی سال ها طول می کشد تا نظر نهایی اعلام شود و در این سالها مدال را از کسی پس نمی گیرند. به تازگی بعد از 15 سال مدرک دکترای یک فرد هندی را ابطال کردند چون مشخص شد سرقت علمی صورت گرفته است. امروز هم ما بیش از دو ساعت بحث کردیم و حتی نکته های جدیدی مطرح شد. ما این جلسات را بدون حضور هنرمند در شورای هنری ادامه می دهیم و به زودی نتیجه را به افکار عمومی جامعه اعلام می کنیم.