پوران درخشنده : در برابر انسان‌ها مسئول هستیم

 

کارگردان فیلم « پرنده کوچک خوشبختی » با ابراز تأسف از حادثه ساختمان پلاسکو گفت: ای کاش همه و بویژه مسئولان کمی به این موضوع فکر کنند که در برابر انسان‌هایی که این گونه از دست می‌دهیم، مسئولیم.

پوران درخشنده  که سال‌ها قبل در فیلم « پرنده کوچک خوشبختی » کاراکتر آتش‌نشان را به تصویر کشید، بیان کرد: از فاجعه رخ داده در ساختمان پلاسکو و تصاویر دردناک و غم‌انگیزی که هر لحظه می‌بینیم، بسیار متأسف هستم و نمی‌دانم باید چه گفت.

او گفت:‌ زمانی که « پرنده کوچک خوشبختی » را می‌ساختم، نقش آتش‌نشانی در فیلم بود که یک حادثه هولناک را با حضور خود به آرامش تبدیل می‌کرد و می‌دیدیم بچه‌ای که مادرش را در استخر از دست داده و حال همان اتفاق برای معلمش هم تکرار شده است با آمدن آتش‌نشان چگونه فریاد می‌زند و معلمش را نجات می‌دهد. این‌ها آدم‌هایی هستند که جانشان را کف دست می‌گذارند و برای خدمت به مردم کار می‌کنند.

درخشنده ادامه داد: آتش‌نشان‌ها در هر حادثه‌ای که وارد می‌شوند، آرامشی را به کسانی که با اتفاقی سخت روبرو شده‌اند منتقل می‌کنند، اما الان همان‌ها و البته تمام مردم گرفتار غمی شده‌اند که در آن فقط خدا می‌تواند کمک کند، چون درد بزرگی است.

کارگردان فیلم « زیر سقف دودی » که در جشنواره فجر امسال هم با فیلم جدید خود حضور خواهد داشت، گفت: آتش‌نشان‌ها آدم‌هایی از جان گذشته‌ای هستند که باید به آن‌ها بسیار توجه شود، چون شغلشان عادی نیست و با خدمتی که به مردم انجام می‌دهند باید دستان آن‌ها را بوسید. الان بسیار دردناک است که این افراد شجاع که به خاطر مهار آتشی به یک ساختمان رفته‌اند با چنین آواری روبرو شدند.

او گفت: تمام مسئولان و مدیران در برابر این اتفاق مسئول هستند چرا که ما باید به بهترین دستگاه‌های ایمنی که با جان مردم در ارتباط است، تجهیز باشیم. چنین حادثه‌ای باید خیلی پیش‌تر پیش‌بینی می‌شد، نه اینکه بعد از وقوع آن بشنویم که بارها تذکر داده شده است. این وظیفه چه کسی است که پیش از وقوع حادثه به علاج فکر و عمل می‌کرد.

درخشنده همچنین اضافه کرد: ساختمان پلاسکو فقط یک ساختمان چند طبقه بود و چند روز از وقوع حادثه گذشته اما هنوز آواربرداری به پایان نرسیده است. این جای تأسف دارد که در این مواقع فقط نیروی انسانی ما جان خود را از دست می‌دهد، در حالی که باید با وسایل و امکانات پیشرفته وارد عمل می‌شدیم تا چنین فاجعه‌ای را نبینیم.

وی خاطرنشان کرد: تنها خواسته‌ام این است که کمی فکر کنیم، این انسان‌هایی که از دست می‌دهیم چقدر در برابرشان مسئولیم، آن‌ها زندگی خود را گذاشتند و همه چیز تمام شد پس مسئول هستند.

سه پیشنهاد برای آینده پس از فاجعه پلاسکو

 

حبیب احمدزاده نویسنده و مستندساز کشورمان پس از فاجعه پلاسکو به در متنی سه پیشنهاد برای آینده بعد از این واقعه داده است.

واقعه تاثرآور و شوکه کننده ساختمان پلاسکو و شهادت آتش نشانان زحمتکش را باید جدی گرفته و از این فاجعه درس های عملی آموخت که واقعی و راهگشا باشند .

سه پیشنهاد برای آینده پس از فاجعه پلاسکو

پیشنهاد اول

دقیقا دقایقی بعد از آنکه سخنگوی سازمان اتش نشانی در مقابل دوربین شبکه خبر از کنترل کامل آتش سخن گفت ، همه چیز به تصاویری همچون یازده سپتامبر تبدیل گشت.

اگر این ماجرا را با انفجار چند سال پیش قطار حامل کود شیمیایی در نیشابور که منجر به مقتول شدن بیش از سیصد و بیست نفر از مردم شدمقایسه کنیم به یک نکته مشترک برخورد خواهیم کرد و آن آسودگی نسبی از کنترل ماجرا پس از بحران اولیه است در مورد قطارنیشابور ، محموله کود شیمیایی درون واگن‌ها، بواسطه گرم شدن به خرج انفجاری خرفت تبدیل شده بود که پس از خاموشی آتش و اطفا حریق تمامی تلاشها معطوف به باز کردن راه عبوری قطارهای در پیش رو می‌گردد. در این لحظات و برای خارج کردن واگن‌های دچار سانحه، بریدن درها و دیواره های فلزی واگن ها بوسیله سنگ فرز و استفاده از وسایل جوشکاری درحال انجام است که حرارت ناشی از این وسایل همچون خرج انفجار برای کود گرم شده عمل کرده و باعث ان فاجعه دهشت زا می‌گردد.

این مورد به سبب ناآشنایی گروه پاک کننده و بازکننده راه قطار با نوع خطرات این محموله ( احتمال واقعی انفجار کود شیمیایی درون واگن‌ها صرفا براساس گرما و بدون هیچ نیاز به چاشنی های محرک انفجاری ) بود ولی در مورد ساختمان پلاسکو و موارد مشابه در آینده ماجرای پس از حادثه بصورت دیگری است و آن در دسترس نبودن هیچ نقشه دقیق از این ساختمان وبه تبع سناریوی تدوین شده برای چگونگی اطفا موارد مشابه در لحظات سرنوشت ساز قبل و پس از فروریختن است که ناچارا در مورد همین ساختمان پلاسکو با استفاده از راهنماهای مدعی صورت گرفته، لذا شاید بهتر باشد پس از رفع تبعات روحی ناشی از سانحه، در اولین مرحله تمامی ساختمان‌های اینگونه مورد خطر توسط گروه مبرزی از لحاظ نقشه ساختمانی ، مقاومت سازه و راههای دسترسی و... کاملا بصورت دیجیتال سه بعدی ، شناسایی شده و سناریو سازی شوند تا در لحظات سرنوشت ساز اولیه ،براساس مانورهای قبلی دیجیتالی و عملی احتیاج به افراد غیر کاربلد مدعی آشنایی با ساختمان نباشد همانگونه که سخنگوی آتش نشانی برای نجات آتش‌نشانان قهرمان محبوس در زیر اوار از حفر کانالهایی برای رسیدن به طبقات زیرزمین ساختمان پلاسکو به ادعای اینگونه افراد و اعتماد به انان سخن راند که هرگز به نتیجه ای هم نرسیده است.

طرح‌ریزی برای این واماندگی زمانی پس از خوشبینی مرحله اول وسپس فاجعه ناگهانی مرحله دوم رادر هردو موضوع قطار نیشابور و ساختمان پلاسکو را باید درسهایی اساسی برای ستادهای بحران در کشور ما دانست .

 

پیشنهاد دوم

 

لازم به ذکر است تا تخلیه اینگونه ساختمان‌ها که بسبب کاربری عمده اقتصادی ، هزینه های انسانی و اقتصادی سنگین میطلبد، باید کاری کرد.

باید گفت که با وجود ششصد واحد اقتصادی با حدود بیش از سه هزار شغل مستقیم در این ساختمان و شاید دهها هزار شغل غیر مستقیم و جمع خانواده های این عزیزان تصمیمات بسیار سختی در انتظار مسئولان برای رفع مشکل ساختمانهای اینگونه در پیش است . زیرا به راحتی نمیتوان با یک تکه کاغذ، برای امر معاش هزاران کارگر و مغازه دار زحمتکش درگیر کار در اینگونه ساختمانها تصمیم گیری کرد.

این را بدانیم که اگر همه به کمک نشتابیم، عید سختی برای این عزیزان کارگر ، صاحبان کسب و کار و خانواده هایشان در پیش خواهد بود. خرید پوشاک داخلی بهترین کمک به راه اندازی چرخه بهینه اقتصادی برای این زحمتکشان است. فقط باید باور کنیم که فرزندان آنان نیز جزیی از خانواده های ما هستند و مشکلات آنان نیز مشکلات ما. در این چند ماه پیش رو بیاییم و فقط پوشاک ایرانی خریداری کنیم.

پیشنهاد سوم

ولی بزرگترین کمک همه ما چیست، کمکی که از دست همه ما بر آید؟

چهارشنبه سوری درپیش است، همانگونه که دوستان بزرگواری همچون پرویز پرستویی از مدتها قبل اشاره داشتند همگی بگونه‌ای عمل کنیم که در روزچهارشنبه سوری امسال نیازی نباشد که حتی زنگ تلفن یک ایستگاه آتش نشانی بیخود به صدا درآید

اینگونه است که همگان می‌توانیم بگوییم برای خانواده و خود این قهرمانان آتش نشان، یک شبانه روز التهاب آور را به اوقاتی آسوده تبدیل کرده‌ایم.

ایا این روش، بهترین راه اثبات احساسات امروزمان با تبدیل به عملی واقعی در فرداها نیست ؟