« سوگل طهماسبی » و ایفای نقش واروش در سریال « شکوه یک زندگی »

 

« سوگل طهماسبی » بازیگر سریال « شکوه یک زندگی » به کارگردانی رضا بهشتی و تهیه کنندگی امیرعباس کنی گفت: این سریال مدتی است که کلید خورده اما من هنوز مقابل دوربین نرفتم.

در این سریال نقش واروش، دختر شخصیت اصلی سریال را بازی خواهم کرد.

در خلاصه داستان این سریال آمده است: نارگل که برای جستجو و پیدا کردن همسر مفقودالاثرش از شمال کشور راهی جنوب و مناطق جنگی و بیمارستان‌های مرزی شده بود، در رختشوی خانه‌ای مردمی که با کمک و حضور زنان برای شستشوی لباس‌های رزمنده‌ها اداره می‌شود، حلما را با خود از جنوب به روستایی در شمال می‌آورد. حلما زنی است که در بمب باران‌های مناطق مسکونی هشت سال دفاع مقدس همه خانواده خود را یکجا از دست داده است.

مدتی است مشغول بازی در فیلمی نیمه بلند به نام « تاسوکی » هستم. این فیلم درباره اولین گروگانگیری ریگی است و من نیز نقش زهرا خانم بارداری را بازی می‌کنم که یکی از قربانیان این فرد است.

سید پوریا پیشوایی کارگردانی این فیلم را به عهده دارد و مطمئنم کار خوبی خواهد شد. در حال حاضر روزهای پایانی فیلمبرداری را در شهرک دفاع مقدس سپری می‌کنیم. من نیز برای بازی در این اثر زبان زابلی یاد گرفتم و معتقدم سخت‌ترین و بهترین نقشی است که تا به حال بازی کردم آنهم به این دلیل که موضوعی همه گیر دارد.

سوگل طهماسبی از سریال « برادر » و تصویر رابطه زیبای خواهر و برادری می گوید

 

« سوگل طهماسبی » بازیگر سریال « برادر » با اشاره به شخصیتی که در این اثر بازی کرده است، گفت: در هر حال مریم دختری است که در کنار موقعیت بیرونی و شغلی که دارد، در یک خانواده سنتی بزرگ شده و به اصول خانوادگی پایبند است.

وی درباره اشتغال مریم به خبرنگاری نیز بیان داشت: برای ارتباط با این نقش به صحبت با نویسنده و کارگردان بسنده نکردم و در کنار آن معاشرتم را با تعدادی از دوستانم که در حوزه‌های مختلفی خبرنگاری انجام می‌دهند، بیشتر کرده و به روزنامه همشهری می‌رفتم. از طرفی به خاطر شغل بازیگری با حیطه خبرنگاری بیگانه نبوده و از این فضا دور نبودم. هر زمان که سریالی بازی می‌کردم خبرنگارهایی با من تماس می‌گرفتند و بنا به شرایط با یکدیگر صحبت می‌کردیم. در خلال بازی کردن نقشم نیز اگر در جاهایی از نقش فاصله می‌گرفتم، آقای افشار راهنمایی‌ام می‌کردند تا در خط اصلی داستان قرار بگیرم.

این بازیگر با بیان ویژگی‌های جذاب این شخصیت نیز گفت: از همان روز اول که جواد افشار به من پیشنهاد ایفای نقش مریم را داد، با جان و دل پذیرفتم و قبل‌تر از اینکه این نقش را دوست داشته باشم، از همکاری با جواد افشار لذت می‌بردم. در کنار این موضوع رابطه خواهر و برادری بین مریم و برادرش مسعود را بسیار دوست داشتم و برایم جای کار داشت.

معتقدم سریال‌هایی که امروزه ساخته می‌شوند، به جای نشان دادن گرما و صمیمیت در بین اعضای خانواده‌ها اصولا با تنش همراه می‌شوند و ما نیز در تلویزیون به شدت کمبود این دست سریال‌ها را حس می‌کنیم، چراکه تا 8 سال پیش کمبود سریال‌هایی گرم و صمیمی حس نمی‌شد، اما الان برعکس شده است. زمانیکه متن کار را خواندم همین مسئله برایم جذابیت داشت و حال و هوایی داشت که حس کردم این روزها در تلویزیون‌مان به آن احتیاج داریم. جالب است بدانید حسین یاری تکه کلامی داشت تحت عنوان « جانِ ما » و از این کلام در ارتباط با خواهرش استفاده می‌کرد و همین باعث شده بود تا فضا شکسته شود و این خواهر و برادر در یک حال و هوای خوبی قرار بگیرند. حتی مخاطبین در صفحه شخصی من کامنت‌هایی می‌گذارند که گویی رابطه این خواهر و برادر به دلشان نشسته است. مدام از تکه کلام « جانِ ما » استفاده می‌کنند تا جایی که چند روز پیش آقای یاری گفتند اصلا فکر نمی‌کردم مردم تا این اندازه با این تکه کلام ارتباط برقرار کنند و واکنش خوبی نشان دهند. 

وی با اشاره به تماشای سریال‌های ماه رمضان نیز گفت: به این دلیل که در روزهای ماه رمضان مشغول به کار بودیم، فقط فرصت کردم سریال خودمان را ببینم و دو قسمت از سریال « پادری » را نیز دیدم. در کل با تمام احترامی که برای آقای لطیفی قائل هستم، معتقدم که بهتر بود تا این سریال در همان زمان نوروز پخش می‌شد چراکه متناسب با حال و هوای تعطیلات عید نوروز ساخته شده بود و با ماه رمضان تناسبی نداشت.

طهماسبی در ادامه ضمن ابراز خرسندی از حضور در سریال‌های ماه رمضان بیان داشت: پیشتر با سریال « مثل هیچکس » حضور در ماه رمضان را تجربه کرده بودم. حال و هوای این ماه واقعا در کلام نمی‌گنجد و باید حس کرد. مخصوصا اینکه همزمان مشغول به کار باشی و سریال همان زمان هم پخش شود و همراه با همکارانت آن را تماشا کنی.

وی از همکاری با حواد افشار نیز گفت: بازی در سریال « برادر » سومین تجربه همکاری‌ام با جواد افشار بود. ایشان کارگردانی بسیار صبور و اخلاق محور هستند و دست بازیگر را باز می‌گذارند تا بتواند به راحتی کار کند و او را به خوبی هدایت می‌کند.

نتیجه کلی این سریال این است که همه آدم‌ها در همین دنیا بازخورد کارهای بد و خوبی که انجام داده‌اند را می‌بینند. کاری به تلخی و شیرینی فینال قصه ندارم، به این دلیل که شاید یکسری افراد نسبت به کارهایی که کردند، پایان تلخی و شیرینی داشته باشند و این به شخصیت افراد بستگی دارد.

وی درباه سایر پیشنهادهایش نیز گفت: دوست داشتم تا در این مدت تمام انرژی‌ام را روی سریال « برادر » بگذارم و پیشنهادها را قبول نکردم، اما به زودی با پروژه‌ای قرارداد خواهم بست.

* 15 مصاحبه ی نوروزی با 15 چهره ی هنری *

 

9 - " سوگل طهماسبی " ( بازیگر ) : دوست دارم کل زندگیم رو نو کنم

  

                          

  

 

1 -  سالی که گذشت براتون چه طور بود ؟

2 -  آخرین بار کی از روی آتش چهارشنبه سوری پریدید ؟

3 -  اهل خونه تکونی هستید ؟

4 -  اولین تبریک عید رو به کی می گید ؟ 

5 -  بهترین عیدی که تا امروز گرفتید ؟

6 -  اولین کسی که دلتون می خواد بعد از سال تحویل بیاد خونتون کیه ؟

7 -  بهترین و بدترین خاطره تون در سال 94 ؟

8 - خاطره انگیزترین نوروزی که سپری کردید ، چه سالی بود ؟

9 -  بهترین سین هفت سین از دید شما چیه ؟

10 - اگر قرار بود یک سین به هفت سین اضافه کنید ، چه چیزی اضافه می کردید ؟  

11 - فکر می کنید خودتون شبیه کدوم یک از سین های هفت سین هستید ؟

12 - آخرین کار مهمی که دلتون می خواد امسال انجام بدید ؟ 

13 - دوست دارید کجا رو برای سفر انتخاب کنید ؟ برنامه ای برای نوروز دارید ؟

14 - دلتون می خواد نوروز کجا باشید که نمی تونید ؟

15 -  جای چه کسی امسال در خانوادتون خالیه ؟

16 -  بهترین دوستی که در سال 94 پیدا کردید ؟

17 -  دوست دارید سال 95 چه چیزی رو نو کنید ؟

18 -  بهترین اتفاقی که دلتون می خواد در سال 95 براتون بیفتد ، چیه ؟

19 -  برای سال جدید چه قراری با خودتون گذاشتید ؟

20 -  بهترین فیلم ، سریال و ترانه سال 95 از نظر شما چیه ؟ 

21 -  بهترین کاری که در سال 94 بازی کردید ؟  

22 -  شخصیت هنری سال 94 به نظر شما چه کسی بود ؟

23 -  یک دروغ سیزده بگید ؟

24 -  یک جمله عیدانه برای هوادارانتان بگید ؟ 

 

 


 

1 - عالی ... پر کار و خوب . خدا رو شکر همش سر کار بودم .

  

2 - فکر می کنم 3 ، 4 ساله پیش . چون من خیلی چهارشنبه سوری رو به خاطر سر و

صداهاش دوست ندارم . 

 

3 - آره ، صد در صد ... حسابی . 

 

4 - همیشه به مامانم .  

 

5 - واالله عیدی زیاد گرفتم که خوب بوده .... بهترینش فکر کنم وقتی خیلی بچه بودم ،  

عیدی که از پدربزرگم گرفتم . بچگی همیشه اصولا پول می گیریم دیگه ... برای همینم همش 

شبیه همدیگه است .  

 

6 - خواهرم اینا . 

  

7 - بهترین اینکه سریالمون ( " کیمیا " ) دیده شد و اینکه جایزه بهترین بازیگری جشنواره عمار  

رو گرفتم . بدترینش هم فوت مادربزرگم بود .

 

8 - عید 88 بود . چون عروسی برادرم بود همه فامیل خونه ما جمع بودند و عید خیلی خوبی  

بود .

 

9 - سیب ... سیب رو خیلی دوست دارم .

 

10 - سوگل ( باخنده ) ... سلامتی .   

  

11 - شاید شبیه همون سیب باشم که انقدر دوسش دارم ... خدا کنه فقط سکه نباشم ( با  

خنده ) .

 

12 - واالله دوست داشتم یکی دو کار خیر بکنم که خدا رو شکر الان داریم می ریم به سمت  

دو تا خیریه و آرزوی دختر کوچولویی رو برآورده کنیم و از نزدیک ببینیمش   

 

 

13 - واالله نوروز مهمون داریم . ولی کلا شمال رو خیلی دوست دارم . خیلی دوست دارم  

برم سمت جاهای بکر شمال که هنوز نرفتم .  

   

14 - دوست داشتم جنوب باشم که چون سر کارم و از 4 ، 5 کارمون شروع می شه ،  

محدودیت دارم .

 

15 - جای پدرم و مادربزرگم .

 

16 - اصولا دوست هایی که من دارم دیرینه است . جدیدم پیدا می کنم ... مثلا " مهراوه "  

سال 93 بود . چون " کیمیا " ادامه دار بود و تا وسط سال 94 ادامه داشت . به خاطر همین  

همون بچه های گروه " کیمیا " در واقع بهترین دوست های من بودند . امسال هم یر سریال  

" برادر " طراح لباسمون ، " ونوس " جان ، شاید یکی از بهترین دوستانیه که امسال پیدا کردم  

و خیلی دوسش دارم .  

 

17 - دیشب تو سرویس داشتم فکر می کردم که دوست دارم کل زندگیم رو نو کنم . یعنی  

عقایدم رو ، یه سری چیزهایی که آزارم می ده رو دور بریزم و نو کنم . حالا نمی دونم موفق  

بشم یا نه ... خیلی دوست دارم این اتفاق برام بیفته .

    

18 - دوست دارم سریال" برادر " دیده بشه . چون خیلی داریم زحمت می کشیم . دوست  

دارم اگر بشه برای ماه رمضون سال 96 هم بتونم در سال 95 کاری داشته باشم .

 

19 - دوست دارم یک سری از اخلاق هایی که خودم رو آزار می ده و درست نیست رو تغییر  

بدم . یکم رو خودم کار کنم . 

 

20 - سال 94 خیلی فیلم ندیدم ، چون همش سر کار بودم . ولی " جامه دران " و " نهنگ  

عنبر رو دیدم ، خیلی دوست داشتم . سریال " شهرزاد " رو دیدم دوست داشتم . موسیقی  

سریال " کیمیا " رو خیلی دوست داشتم . ترانه های آلبوم آقای " زندوکیلی " رو هم خیلی  

دوست دارم ... چون نوستالژیه .

 

21 - من کلا دو تا کار کردم در سال 94 ، یکی " کیمیا " و یکیم " هنگامه " . " کیمیا " که جای  

خودش رو داره . ولی به نظرم " هنگامه " کار قابل احترامی بود .

 

22 - " شهاب حسینی " .

 

23 - نمی تونم دروغ بگم ( با خنده ) ...

 

24  - امیدارم همیشه تنشون سلامت باشه و اینکه انشاالله تمام فصل های زندگیشون بهار  

باشه

سوگل طهماسبی : بوی تازه روزنامه برایم خوشایند است

 
سوگل طهماسبی بازیگر سریال « کیمیا » در خصوص نمایشگاه مطبوعات گفت: احساس می‌کنم نسبت به سال گذشته خلوت‌تر شده است اما امیدوارم با اطلاع‌رسانی، مردم از نمایشگاه استقبال بیشتری داشته باشند.

امسال نظم نمایشگاه نسبت به پارسال بهتر شده است و غرفه‌ها به راحتی قابل شناسایی هستند.

خیلی پیگیر رسانه‌ها نیستم، فقط بیشتر مجله‌ها و روزنامه‌های تخصصی حرفه خودم را مطالعه می‌کنم که خوشبختانه دارای اطلاع‌رسانی کافی و جامعی است.

علاقه‌مندم خبرها را مکتوب مطالعه کنم، بوی تازه روزنامه‌ و مجله‌ را دوست دارم.

رسالت آن‌ها خوب است اما بعضی اوقات مطالبی را چاپ می‌کنند که از گفته‌های من مصاحبه شونده فاصله دارد. چرا که شخصیت هر کسی در حرف زدن اوست. وقتی خبرنگار حرف‌ها را تغییر می‌دهد، تبدیل به گفتگوی خبرنگار با خودش می‌شود. این اتفاق دلگیرم می‌کند.

هنرمندان باید با مطبوعات و خبرنگاران ارتباط نزدیک‌تری داشته باشند، چرا که مکمل و موازی یکدیگر هستند.

سوگل طهماسبی : با لباس‌های مادرم در « کیمیا » بازی کردم

 

« سوگل طهماسبی » بازیگر نقش نرگس در سریال « کیمیا » درباره حضورش در این سریال گفت: زمانی که این سریال و نقش نرگس به من پیشنهاد شد با جان و دل پذیرفتم،‌چراکه هم با گروه و هم جواد افشار تجربه همکاری داشتم و مطمئن بودم که کار خوبی خواهد شد.

به عقیده من نرگس مثبت‌ترین شخصیت داستان بعد از کیمیا است و از این جهت که عاقل و منطقی است من همیشه دوستش داشتم و همیشه یکی از آرزوهایم این بوده که در زندگی شخصیم شبیه به او باشم.

بازی من یک هفته پیش مقابل دوربین سریال « کیمیا » به پایان رسید و در هر سه فاز این سریال بازی داشتم یعنی از 16 تا 47 سالگی و تمامی لحظاتم را با نرگس زندگی کردم دل کندن از این نقش برایم خیلی سخت بود.

‌به این دلیل که خودم متولد سال 64 هستم خیلی از جزئیات جنگ را یادم نیست، اما چون اصالتا جنوبی هستم با آن فضا آشنایی دارم. ضمن اینکه ما در جریان مستقیم جنگ نیستیم و در بخش تهران کار داشتیم.

تعدادی مستند دیدم و آقای افشار نیز برایمان خاطره های زیادی از آن دوران تعریف می‌کردند ،همچنین فیلم‌نامه‌مان آنقدر کامل بود که جای هیچ سوالی بوجود نمی‌آمد.

‌تا به اینجای پخش سریال مردم آن را دوست داشته و فضاها را باور کرده‌اند.

نرگس یکسری جسارت‌ها دارد و در اصل عقل کل و رهبر گروه است و معتقدم برای یک بازیگر بازی در چنین نقشی جذابیت خاص خود را دارد.هر کدام از این فضاها برایم تجربه‌ای جدید بود و از آنجایی که تا به حال سریالی اینچنینی بازی نکرده بودم، تجربه بسیار دلنشینی برایم بود.

‌یک تظاهرات داشتیم که محمد تیر خورد و شهید شد،‌در این سکانس آنقدر تحت تاثیر این فضا قرار گرفتیم که به واقع تمام آن دوران را از نزدیک حس کردیم.

‌زمانیکه وارد خیابان بهاران(خیابان اصلی سریال) می‌شدیم واقعا حس می‌کردم که وارد دهه پنجاه شدم و شاید برایتان جالب باشد که بدانید تعدادی از لباس‌های مادر خودم  که در دهه 50 می‌پوشیدند را برای بازی در این نقش پوشیدم. وقتی با آن لباس‌ها وارد آن خانه‌های قدیمی می‌شدم کاملا حس می‌کردم که در دهه 50 زندگی می‌کنم.

اصولا فردی هستم که بیشتر در گذشته زندگی می‌کنم و وقتی با مادرم مشغول صحبت می‌شوم اغلب از گذشته می‌گویم و به همین دلیل این خصیصه به من کمک دو چندانی کرد تا با این فضا راحت‌تر باشم.

مهراوه شریفی نیا یکی از بهترین دوستانم است و در خلوتم همیشه از او تشکر کردم که به من فضا داد تا با هم به خوبی کار کنیم. خانم حاجیان و حسن پورشیرازی نیز با انرژی مثبت با یکدیگر کار می‌کردیم و آنقدر هماهنگ بودیم که تمام این دوستی‌ها و صمیمی بودنمان در انتقال به مخاطب کاملا نمایان است.

سریال « کیمیا » به این دلیل که دارای قسمت‌های طولانی و کاراکترهای زیاد هست، بالطبع تعداد قسمت‌های زیادی لازم است برای اینکه تک تک شخصیت‌ها به خوبی معرفی شوند و از قسمت بیستم به بعد تازه وارد داستان اصلی می‌شویم.

در این مدت پیشنهاد داشتم اما آنقدر که سریال کیمیا و نرگس را دوست داشتم که نتوانستم و نخواستم تمرکزم را روی کار دیگری بگذارم و از این فضا دور باشم. یکی از دلایشل هم به زمان گذشته این سریال برمی گردد و نمی توانستم به زمان دیگری در سریال و یا فیلم دیگری برگردم و این رفت و برگشت زمان برایم سخت بود.

سوگل طهماسبی : « کیمیا » یادآور سه دهه حماسه‌آفرینی است

 
 
سوگل طهماسبی بازیگر مجموعه تلویزیونی « کیمیا » در خصوص این مجموعه بیان کرد: نرگس یکی از دوستان کیمیاست که اتفاقات و خط فکری « کیمیا » (مهراوه شریفی‌نیا) را از اواسط فیلم به بعد در مسیر مبارزات انقلاب در سال 55، 57 می‌کشاند.

نرگس و کیمیا ازسن 16، 17 سالگی در همسایگی هم زندگی می‌کنند و این رفاقت را تا میانسالی ادامه می‌دهند.

رویدادهای تاریخ معاصر ایران را از دریچه نگاه خانواده نرگس و به خصوص کیمیا و خانواده‌اش شاهد هستیم.

ما در تاریخ چندین ساله ایران، زنان و قهرمان‌های امثال کیمیا کم نداشتیم و نداریم. زنانی که در تاریخ معاصر ایران به خوبی درخشیدند و در ذهن مردم ما حک شدند.

« کیمیا » در این مجموعه نمونه بارزی از زن کامل ایرانی است که از دایره اشتباهات مستثنی نیست و با تمام آزمون و خطاها یک بانوی کامل ایرانی را به تصویر می‌کشد.

فریبا طالبی به عنوان دوست و نفر سوم در مدرسه و دانشگاه همکلاسی‌ ما بود و اما دوستی نرگس و کیمیا فراتر و عمیق‌تر از رفاقت عاطفه (فریبا طالبی) است و اتفاق شیرینی که خارج از همکاری با شریفی‌نیا رخ داد، دوستی عمیق من با مهراوه بود که بعد از همکاری و همبازی بودن در مجموعه « کیمیا » شکل گرفت و با انرژی بی‌نظیری که از سوی شریفی‌نیا می‌گرفتم، توانستیم به خوبی دیالوگ‌ها را بیان کنیم و بازی یکدیگر را به خوبی پوشش بدهیم.

نرگس در خانواده‌ای کاملا مذهبی با تفکرات انقلابی و آرمان‌های آن دوران زندگی می‌کند که پرچمدار محل زندگیَ‌شان در برهه تاریخ انقلاب هستند که پیرامون ماجراهای مهدی‌ پاکدل‌، حمیدرضا هدایتی، نسرین نکیسا رخ می‌دهد.

همکاری من با جواد افشار به 10 سال پیش و بازی در تله فیلم « پاسخ رحمان » مربوط می‌شود و حالا بعد از گذشت یک دهه به پیشنهاد جواد افشار کاراکتری دوست داشتنی را ایفا می‌کنم.

همچنین در بسیاری از مجموعه‌ها و تله‌فیلم‌ها شاهد هدایت و حمایت‌های محمدرضا شفیعی تحت عنوان تهیه‌کننده بودم و افتخار حضور در کارنامه حرفه‌ای این عزیزان را دارم.

این مجموعه اولین و بزرگترین مجموعه تلویزیونی سیماست که در 110 قسمت در خانواده بزرگ رسانه قرار دارد و این خود به تنهایی امتیازی برتر و مثبت شناخته می‌شود که من به عنوان عضوی کوچک در بزرگترین مجموعه تلویزیونی محسوب می‌شوم.

و دیگری موضوع پرداختن به ریز جزئیات تاریخ معاصر در قاب نگاه کیمیا و دیده شدن و ملموس‌تر شدن این مجموعه به لحاظ تاریخی و همچنین فراز و نشیب‌ها و پیچیدگی دراماتیک داستان است که مخاطب را در 110 قسمت به خود جذب می‌کند.

یکی از انگیزه‌ها و جذابیت‌های سریال « کیمیا » حضور بازیگران مطرح تلویزیون و سینماست که با شخصیت‌های مختلف خود در این مجموعه هنرنمایی می‌کنند.

ما ایرانی‌ها عادت به پیگیری و دنبال کردن قصه‌ها داریم و این در صورتی است که در 20 تا 30 قسمت نمی‌شود آن جمع کرد و جزئیات را کاملا نشان داد و این گاهی نقطه ضعفی است که مخاطب‌های رسانه‌ ملی به جبران آن سریال‌های ترک را دنبال می‌کنند، و من مطمئنم که مجموعه تلویزیونی « کیمیا » یکی از چند سریال‌ قوی و جذابی است که بینندگان ما آن را دنبال می‌کنند.

نشان دادن تاریخ معاصر ایران نوستالژی و تداعی‌گر برهه‌ای از تاریخ است و اکثریت مردم ایران با آن خاطره دارند و برایشان ملموس‌تر است. ساخت این دست مجموعه‌ها مانند « کیمیا » مستلزم حمایت و نگاه ریزبینانه‌ بیشتر مدیران است.

مجموعه « کیمیا » زحمات تمام عوامل اعم از دکور، لباس، گریم، بازیگران و تیزبینی کارگردان و حمایت‌های تهیه را در بعدهای مختلف تاریخی به تصویر درمی‌آورد.

کارگردان‌هایی که با ساخت مجموعه‌های تاریخی برهه‌ای از تاریخ ایران را نشان می‌دهند، باید به حفظ تمام جزئیات و رویدادهای تاریخی بپردازند و کارگردانی جواد افشار و هدایت او این امر را برای مجموعه « کیمیا » ملموس‌تر کرد.

با تمام سختی‌ها و زحماتی که در روزهای گرم و سرد در شهرهای مختلف خاورشهر، خرمشهر، جنوب آبادان‌ و ... کشیدیم، توانستیم با حضور بازیگران مطرح سینما و تلویزیون « کیمیا » را به بهترین شکل ممکن به پایان برسانیم.